قدس؛ وبگاه کردل در تحلیلی درباره وضعیت کنونی حاکم بر منطقه غرب آسیا نوشت: به نظر میرسد محور مقاومت برای حفظ وحدت در سراسر جبهههای نبرد غرب آسیا و اثبات قدرت خود در برابر ارتش اسرائیل که مورد حمایت آمریکا و غرب قرار دارد، با یکی از مهمترین آزمونهای خود مواجه است که سربلند بیرون آمدن از آن، میتواند راه را برای تغییر معادلات منطقهای هموار و آینده آن را دوباره تعریف کند.
«لارنس فریدمن» کارشناس سیاسی و استاد سابق مطالعات جنگی دانشگاه کینگز لندن در اثر مهم خود با عنوان «استراتژی: یک تاریخ» به بررسی نقش حیاتی اتحادها در جنگ میپردازد و مینویسد: در زمان جنگ، قدرت یک اتحاد اغلب مورد آزمایش قرار میگیرد و دوام آن ممکن است برای بقای یک ملت بسیار مهم باشد. اتحادها نه تنها حمایت مادی، بلکه حمایت دیپلماتیک، اطلاعات مشترک و توانایی هماهنگ کردن راهبردها را نیز فراهم میکند که همگی شانس پیروزی را افزایش میدهد. شکست در حفظ این اتحادها میتواند منجر به انزوا و ضعف شود و اهداف کلی نبرد را تضعیف کند.
در یک سال اخیر انعکاس عبارات فوق را میتوان در رویدادهایی که در غرب آسیا رخ میدهد مشاهده کرد؛ رویدادهایی که به شکل مستقیم، دوام و استحکام محور مقاومت را در بوته آزمایش مهمی قرار داده است که سربلند خارج شدن از آن میتواند آینده منطقه غرب آسیا را تغییر دهد.
مقاومت و تشکیل اتحاد چهار ضلعی
مقاومت و تشکیل اتحاد چهار ضلعی
هفتم اکتبر نه تنها نخستین سالگرد عملیات طوفانالاقصی که نقطه عطفی بود که در آن نظریه «وحدت جبههها» از یک ایده انتزاعی به یک راهبرد ملموس تبدیل شد. در طول سال گذشته، این مفهوم از طریق «جبهههای پشتیبانی» شکل گرفته و درگیریهای مداوم، آزمایشی برای نشان دادن میزان اثربخشی آن است. در این میان رژیم صهیونیستی تلاش کرده با دست زدن به سیاست ترور گسترده رهبران و فرماندهان مقاومت، انسجام و توانایی عملیاتی ائتلاف مقاومت را با چالش مواجه کند و هماهنگی این محور را که در چندین جبهه، رژیم صهیونیستی را دچار مشکل کرده بر هم بزند.
ایستادگی محور مقاومت در برابر تفرقهافکنی
از ۸ اکتبر ۲۰۲۳، زمانی که حزبالله لبنان عملیات حمایت از غزه را علیه اسرائیل آغاز کرد، محور مقاومت به دنبال این بود این پیام را به اسرائیل مخابره کند که هرگونه حمله به یکی از اضلاع محور، حمله به همه جبههها تلقی میشود و پاسخ همه جبهه را در پی خواهد داشت؛ به این معنی که پاسخ هماهنگ و چندجانبه محور مقاومت، راهبرد رژیم اشغالگر برای تکه تکه کردن میدان درگیری و منزوی کردن هر یک از جبههها را بیاثر میکند. محور مقاومت در شرایط کنونی در برابر یکی از قویترین نهادهای نظامی جهان که توسط یک ابرقدرت حمایت میشود صفآرایی کرده است؛ اسرائیل با در اختیار داشتن قابلیتهای فنی و نظامی پیشرفته، توسط ائتلافی از کشورهای قدرتمند غربی، ازجمله کشورهای مجهز به سلاح هستهای که مدتهاست بر نظم سیاسی جهانی تسلط داشتهاند، حمایت میشود؛ در این میان محور مقاومت میداند باید در برابر این حربه رژیم، با اتحادی پاسخ دهد که اگرچه در اجزا و شکل کار با هم تفاوت دارند، اما وقتی در کنار هم قرار میگیرند میتوانند تهدیدی جدی محسوب شوند و از طریق ایجاد این جبهه متحد، توانسته چنین دشمنی را بهطور مؤثر به چالش بکشد.
به نوشته کردل، وحدت جبههها منعکسکننده دیدگاه منطقهای وسیعتری است که مقاومت سالهاست آن را دنبال میکند. این مفهوم فقط یک راهبرد نظامی نیست بلکه تجسم یک پروژه جامع مقاومت منطقهای است؛ هدف این چشمانداز دستیابی به بازدارندگی و مقابله با نفوذ تلآویو و متحدانش در غرب آسیاست. رخدادهای سال گذشته نشان داد جناحهای مختلف مقاومت با هماهنگ کردن قدرتشان چه تواناییهایی دارند. هر یک از اضلاع این اتحاد، نقاط قوت منحصر بهفردی را به همراه دارند و هر یک بر اساس تواناییهای خود، وظایف خاصی را بر عهده گرفتهاند؛ اتحادی که با ایجاد یک نیروی واحد و با هدف مشترک تغییر موازنه قوا در منطقه تشکیل شده است.
بزنگاه کلیدی برای محور مقاومت
باوجود مقاومتی که محور در سال گذشته نشان داد، این جنبش اکنون با آزمون مهمی روبهرو است. اگر اسرائیل موفق به جداسازی جبهههای مختلف شود ممکن است برنامه منطقهای مقاومت را با چالش مواجه کند؛ با این حال، مقاومت میداند موفقیت آن در گرو اثبات دوام وحدت جبهههاست. از طرفی پیروزی در مناقشه کنونی برای محور مقاومت به منزله وادار کردن اسرائیل به کنار گذاشتن راهبرد تفرقهافکنی و پذیرش این موضوع خواهد بود که نمیتواند میدانهای مختلف جنگ را از هم جدا کند. بنابراین اتحاد مقاومت باید رژیم اشغالگر را متوجه کند هزینه تلاش برای تقسیم جبههها بسیار زیاد است. این چالش، بهویژه در جنگ جاری حزبالله لبنان با اسرائیل، تعیینکننده خواهد بود.
تلآویو فقط نقش پیمانکار جنگ را دارد
اگر ایران و متحدانش در محور مقاومت از نظر سیاسی پیروز این تقابل باشند، تغییر راهبرد منطقهای را رقم خواهند زد که مستقیماً اهداف غرب در غرب آسیا را به چالش میکشد. چنین تغییری پیامدهای راهبردی عمیقی خواهد داشت، زیرا توازن قدرت را در منطقه تغییر میدهد و رقبای جهانی واشنگتن، بهویژه روسیه و چین را به مشارکت بیشتر در این منطقه دعوت میکند. درواقع پیروزی محور مقاومت در سطح جهانی به منزله پیروزی نیروهای ضدغربی تلقی میشود که نفوذ ایالات متحده در منطقه را بهطور قابل توجهی کاهش خواهد داد. در همین زمینه جکی هاگی در روزنامه اسرائیلی معاریو اشاره میکند اگر ارتش اسرائیل در این مأموریت تنها بود، ایرانیها موضع دیگری اتخاذ میکردند، اما واشنگتن در کنار تلآویو ایستاده است و مسئولیت تأمین مالی جنگ، تداوم تأمین مهمات و حمایت دیپلماتیک را بر عهده دارد. در عمل، تقابل کنونی یک نبرد آمریکایی-اسرائیلی است و ارتش اسرائیل پیمانکار و مجری جنگی است که واشنگتن نقش محوری در آن دارد.
راه پیروزی؛ آنچه مقاومت باید انجام دهد
محور مقاومت برای اینکه بتواند پیروزی را تضمین و اثربخشی راهبرد منطقهای خود را ثابت کند، باید اطمینان حاصل کند که اسرائیل نمیتواند جبهههای مختلف درگیری را از هم جدا کند. حملات گسترده منطقهای تلآویو که شامل تجاوزات این رژیم به یمن و لبنان و همچنین آمادگیهای آن برای اقدام احتمالی علیه ایران میشود، تنها بر ضرورت حفظ یک مقاومت واحد تأکید میکند. محور باید دیدگاه خود را برای وحدت جبههها متبلور کرده و اطمینان حاصل کند هیچ جبههای منزوی باقی نمیماند. پیروزی در جبهه لبنان و ادامه حضور مقاومت پس از جنگ، در تحقق پروژه منطقهای بلندمدت محور مقاومت برای آزادسازی منطقه از اشغال صهیونیستها، بسیار مهم خواهد بود.
انضباط و رهبری مقاومت در بوته آزمایش
باوجود فشارهای شدید نظامی و دیپلماتیک، مقاومت توانسته هماهنگی و انضباط در صفوف خود را حتی در مواجهه با چالشهای مهمی مانند ترور هدفمند رهبران کلیدی حفظ کند؛ درواقع حملات اخیر نه تنها منجر به آشفتگیهایی نشده است که اسرائیل منتظر آن بود بلکه مقاومت با سطوح بالایی از هماهنگی به کار خود ادامه میدهد و توانایی خود را برای بازگرداندن رهبری و حفظ اثربخشی عملیاتی نشان میدهد. شاید مهمترین دستاورد مقاومت، توانایی آن در حفظ عملیات با تمام اتفاقات اخیر بوده است. ادامه مبارزه در مواجهه با چنین آزمونی گویای مقاومت و قاطعیت آن است وغلبه بر این موانع برای موفقیت نهایی آن تعیینکننده خواهد بود. دستاوردهای کنونی مقاومت که خود را تحت فشار شدید آشکار میکند، نمونهای از توانایی محور مقاومت برای انطباق، استقامت و پیشبرد چشمانداز منطقهای مورد نظر است.
نظر شما